به چه دلبســته ای ؟
قفس . برای من بند بسته ات . تنگ است
نفس به شاعر تنها نشسته ات تنگ است
زمین . بدون تو همواره تیره و تار است
زمان برای طلوع خجسته ات تنگ است
چه می کنی ؟ به چه دل بسته ای ترانه ی من؟
غزل ز قافیه های شکسته ات تنگ است
بیا دوباره پی واژه کوچه را بدویم
دلم برای نفس های خسته ات تنگ است
تو در سکوتی و بغض زمانه در دل توست
دلی به خنده ی از گریه رسته ات تنگ است
تو یک تنی و هزاران قبیله پاپی تو
جهان برای تو و دار و دسته ات تنگ است
شعر از : محمد حسین داودی
نظرات شما عزیزان:
[ 23 تير 1394 ] [ ] [ محمد حسین داودی ]
[ ]